نامه میرزایی نیکو در حمایت از آیت الله محمود امجد و حواشی اخیر
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۷۹۸۹۹
رویداد۲۴ قاسم میرزایی نیکو در نامهای خطاب به آیت الله محمود امجد از علمای برجسته کشور در واکنش به حواشی اخیر نوشت:
عرض ارادت به محضر استاد حضرت آیت الله محمود امجد برای این روزهای تنهایی و هجمه ها.
از روزی که خودم را شناختم و مسجد محل را، اسلام و پیامبرش در یک عبارت خلاصه شد: «مکارم اخلاق»
من طلبهی عشق بودم و پی خلق خوش؛ سفرهی باز و روی گشاده؛ به روایت رفقایم مرامم همین بوده و هست؛ جیب خالی را باخته ام به پای رفیق که «یارفیق من لا رفیق له».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رفاقت با آقازادهای که در متن انقلاب و جنگ بود و ذرهای خوی آقایی و آقابازی و آقازادگی به مفهوم امروز نداشت؛ “من” نداشت؛ همه رفیق بود و هست؛ برادرم “محمد امجد” که خود مویی سپید کرده و هم سن و سال شیوخ مدعی سهام انقلاب است.
جوانهای نسل پس از من شاید مثل ما تشنه و وابستهی مساجد نیستند؛ که آن روزها مسجد برای ما رگ حیات بود و نبض انقلاب؛ اما عجیب بود که در میان تمام مساجد دانشگاهی، اسم مسجد کوی و شبهای قدرش به گوش ما به قولی میانسالان انقلابی هم رسید؛ جوانان و نوجوانانی (فرزند خودم که مدرسه میرفت و تازه اجازه داشت تنها این طرف و آن طرف برود) که بسته و دلبستهی این مسجد بودند و برای جلسه هفتگی و ایام ماه مبارک دست به دعای این مجلس؛ مجلس شیخی به نام “محمود امجد” و مداحی جوان به نام “سید ذاکر”.
سایهی بزرگان اخلاق بر سر ما مستدام؛ اما بارها گفته ام که قرآن را با المیزان “علامه طباطبایی” شناختم و مهریه ازدواج ما دورهی کامل آن بود؛ حضور “آیت الله قدوسی” (داماد حضرت علامه) و ارادت به بیت ایشان در شخصیتم ریشهای بود؛ شاید بگویم تفسیر و تأویل علامه، روزگاری برایم حجت بود و وزنهی شناخت؛ مثل “حضرت روح الله” در کاریزمای منحصر به فرد روحانی انقلابی یا شور “دکتر شریعتی” و موتور محرکهی ایدئولوژی که با شعور “شهید مطهری” در جانم نشست و تکیه گاهمان “آیت الله طالقانی” (پدر) بود و محک عدالتمان “شهید دکتر بهشتی”.
اما با منِ مسجدی، همیشه مجلسی بود و استاد اخلاقی و نام اهالی دل، چون “سید رضا بهاءالدینی” و “محمد تقی بهجت” میان خلق پیچیده بود؛ و نزدیکترین نزدیکترینها شیخنا “آیت الله استاد محمود امجد” که پس از آن دو بزرگوار بار خلق بر دوش و دیدهی باطن ایشان و ضمیر روشن که روشن ضمیر کند این سلوک تاریک را تا منیر شویم و الله نور السموات و الارض… روایت روزهای تلخ ٧٨ و ٨٨
کوی دانشگاه کنار عزیز جان مرد ادب و اخلاق “سیدمحمد خاتمی” مشق میکردم و آنچه از انقلاب آموخته بودم در جمع مستان بود که همهی زندگیمان را در کف دست گرفتیم تا به رأی مردم و جمهوریت نظام در کنار اسلامیت، تمکین کنیم و اجازه ندهیم خیمه شب بازانی که میخواستند مردم بنویسند خاتمی آنها بخوانند ناطق! و با کارناوال عصر عاشورا علنی وارد صحنه شده بودند، نفس حبس کنند و این نظام را که متعلق به مردم و خون فرزاندشان است، به همراهی مجاهدین خلق (منافقین) سرنگون کنند! کسانی که از روز اول بر طبل سیاه نمایی اصلاح طلبان کوبیدند و به سید اصلاحات گفتند سگ زرد و امروز هم فاش و بی پرده میگویند! دلواپسان داخلی و ضد انقلاب خارجی حتی رد کلماتشان هم یکی است! و این آیا همان مصداق هم صدایی با دشمن نیست؟! ندانم! ما ٨ سال ایستادیم، اما به مدد هجمه ها، بحران ها، قصهها و غصهها و تندروی اصلاح طلبان و فاصلهی حضرت آیت الله سازندگی (حضرت آیت الله هاشمی)، وجههی ایشان شکست و این مرد بزرگ که از خود و ریاست جمهوری مادام العمر و دست بردن در قانون اساسی گذشته و بود و پای صیانت آراء مردانه ایستاده بود، قربانی عوام زدگی پدیدهای شد به نام هالهی نور! آن روزهای سخت و شبهای سیاه بماند و جسد بی جانی به نام وطن!
در خلال حوادث کوی دانشگاه، استاد امجد بی پرده سخن گفت و پای جوانان ایستاد.
مثل ٨٨ که با شکستن سکوت کارت سبزی به علمای خاموش و نگران نشان داد و جماعتی مکتبی از اصول گرایان قدیمی در بدنهی نظام که شاید با شخص آقای خاتمی زاویه داشتند به جمع هواداران “میرحسین” (موسوی) پیوستند و اما…
استاد امجد بازهم محکم ایستاد؛ پای تبعید و انزوا و بازجویی و جلای وطن و…، اما سکوت نکرد؛ آنقدر فاش میگفت و از گفتهی خود دلشاد و مطمئن بود که “ما” پامنبریها گاه میگفتیم آقا کوتاه بیایید و قرآن بر سر بگیرید شب قدر است!
آیهی ٣٢ سورهی مائده را فقط قرار میدهم و آن را با اشک بلند بلند میخوانم:
«مِنْ أَجْلِ ذَٰلِکَ کَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیا النَّاسَ جَمِیعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَینَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ»
ما خودمان را سربریده ایم؛ ما انقلاب را ذبح کرده ایم! آن که دری آتش زد، آن که بر شتری پیراهنی به خون خواهی در دست گرفت، آن که قرآن بر نیزه کرد، آن که شمشیر بر فرقی زد، آن که فرزند پیامبر را خارجی نامید و… اینان همه با پرچم لا اله الا الله و وا اسلاما به نام رسول الله و خلیفه الله به مسلخ آمدند…
من نه ضرب زید خوانده ام نه فلسفه بافته ام نه اصول فقه بلدم؛ من بنایی خوانده ام؛ از روز اول هم ساختم… دلم میخواست بسازم؛ هرچه بلد بودم گذاشتم وسط؛ عمرم؛ زندگی ام؛ به پای پرچمی که بلند باشد بر سرِ زمینی که من از آنم؛ «ایران».
بحث علمایی بلد نیستم؛ یک روز یکی میگفت (آیت الله) خمینی دیگری میگفت (آیت الله) خویی؛ برای ما امام شد راه بلد؛ نقطهی عطف؛ اما من همان بچه مسجدی بودم و هستم که پی اخلاقم؛ پی استاد؛ امروز فقط زار میزنم بر حرمت حریمی که شکسته است؛ انگار روزهای انتظار است؛ نمیدانم؛ فقط میدانم جهانی، جهانی نمیشود تا “من” بشکند و “ما” یکی شویم؛ “این من، منِ شیطان است” و ابلیس قسم یاد کرده است به انقراض نسل انسانیت! به نابودی اخلاق!
تفأل به لسان الغیب
شب وصل است و طی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجر
من از رندی نخواهم کرد توبه
و لو آذیتنی بالهجر و الحجر
برآیای صبح روشن دل خدا را
که بس تاریک میبینم شب هجر
دلم رفت و ندیدم روی دلدار
فغان از این تطاول آه از این زجر
وفا خواهی جفاکش باش حافظ
فان الربح و الخسران فی التجر
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 قاسم میرزایی نیکو اصلاح طلبان انتخابات 1400 محمود امجد آیت الله روز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۷۹۸۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قدردانی جمعی از استادان و شخصیتهای حوزوی از آیتالله جوادی آملی
جمعی از استادان و شخصیتهای حوزوی با ارسال نامه از موضع آیتالله جوادی آملی درباره وعده صادق قدردانی کردند که متن آن به شرح زیر است:
بسم الله العزیز المتعال
محضر مبارک استاد گرانقدر و حکیم متألّه حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی (ادام الله ظله الوارف)
سلام علیکم
پیام حکیمانه، هدایتگر، قرآنی و لبریز از امید و بصیرت آن فقیه زمانشناس بر قلب و روح رزمندگان جبهه مقاومت و بهویژه دستاندرکان وعده صادق، اطمینان و اعتماد، هدیه نمود و دلهای رنجور از ظلمت و ظلم ستمگران کودککش صهیونیست را حیات و آرامش بخشید و همچون همیشه اندیشه و انگیزه حقطلبان و حقیقتخواهان را از شبهه و تردید خنّاسان مغرض شستشو داد و بر شور و شعور ایمانی و انقلابی مجاهدان الهی بیش از پیش افزود.
مردم سرافراز و قدرشناس و خداباور این مرز و بوم و تمامی علاقهمندان به قرآن و معارف الهی بویژه طلاب و فضلای متعهد حوزههای علمیه و دانشجویان و اساتید دلآگاه و بیدار دانشگاه بلکه مجامع علمی کشورهای اسلامی سالها است از بیان الهی رمزگشای آن استاد عزیز بهرهمند بوده و در حوادث واقعه، متوقّع راهنماییها و موضعگیریهای آن حضرت بوده و هستند به ویژه فرزندان معنوی آن استاد گرامی بر این باورند که هدایتهای آن حضرت همواره در تبیین متن و محتوای اسلام ناب محمدی «صلوات الله علیه و آله» قول فصل و حکم عدل بوده و چونان آبی گوارا تشنگان معارف ولایت را مایه حیات بوده و آفاقی از معرفت وحیانی و حکمی را در برابرآنان گشوده است.
از خدای حکیم علی الاطلاق، سلامتی و عزّت روزافزون برای حضرت استاد و توفیق بهرهمندی بیشتر از فیض حضور و وجود آن عزیز را برای همگان مسألت داریم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
۱. جواد محدثی ۲. حمید پارسانیا
۳. محمد حسین فلاح زاده ۴. محمود لطیفی
۵. یدالله مقدسی ۶. علی مدبر(اسلامی)
۷. سیدکمال الدین عمادی ۸. شریفی اقدم
۹. جعفر انواری ۱۰. حسین آزادی
۱۱. محمدرضا مصطفی پور
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)